احتمال قریب به یقین میرود که روزی زلزله شدیدی در تهران رخ دهد و این شهر زیبا و ساختمانهای باشکوه و عظیم به قبرستان و خرابهای مبدل شود. 99% این بناها روی اهالی میریزد و تلفات بیشماری وارد خواهدشد. البته ممکن است این حادثه پس از چند سال ، بلکه پس از قرنی اتفاق نیفتد و خود ما ناظر این آوارگی و خرابی نباشیم و ممکن است در آتیهای نزدیک و شاید هنگام قرائت این سطور اتفاق افتد. متن فوق را (آبرالیان) ، زمین شناس برجسته ایران در سال 1330 نوشته است و نشان میدهد طرح موضوع زلزله تهران مربوط به امروز نیست و تازگی ندارد.
آخرین زلزله مهیب تهران در اثر حرکت گسل مشا و با بزرگی 7.1 ریشتر مربوط به 174 سال پیش است. در این فاصله در سالهای 1309 ، 1326 ، 1334 ، 1362 چند زمین لرزه در تهران احساس شده که تنها از نظر ارتباط با گسل مشا اهمیت دارد. طبق مطالعات انجام شده دوره بازگشت یک زمین لرزه 10 تا 219 سال است و تهران همچنان در انتظار....
"خانهها، برجها، مراکز خرید، پل ها همه با خاک یکسان شدهاند، در شهر فقط صدای آه و ناله شنیده میشود و شهر پر شده است از اجساد، آتشسوزی همه نقاط شهر را فراگرفته و شهر آرام آرام میسوزد، سیستم برق، آب و حمل و نقل قطع شده است، راهها برای ورود به شهر مسدود شده و میلیونها زخمی برای نجات پیدا کردن باید چند روز زیرآوار منتظر بمانند."
این تصور وحشتناک از حرفهای دکتر فریبرز ناطقیالهی، استاد پژوهشگاه زلزله شناسی، از زلزلهی احتمالی تهران است. او چندی پیش از پیامدهای زلزله احتمالی تهران گفته بود؛ مرگ 4.5 میلیون نفر، زخمی شدن 1.5 میلیون نفر و ..
اما این فقط متخصصان داخلی نیستند که درباره زلزله احتمالی پایتخت هشدار داده اند، رسانههای خارجی هم بارها از زلزله احتمالی تهران گفته اند؛ 2 سال پیش زلزلهای 7.8 ریشتری در نپال منجر به مرگ 9 هزار نفر شد و بعد از آن سایت خبری تایمز در گزارشی از شهر های بعدی که زلزله در آنها میتواند منجر به یک فاجعه شود نام برد؛ استانبول، لس آنجلس و تهران.
در این گزارش در رابطه با تهران نوشته شده است: "پایتخت ایرانیها در نزدیک 3 گسل بزرگ قرار دارد، همچنین این شهر روی موادی ساخته شده است که هنگام لرزش زمین نمیتوانند به ساختمانها استحکام ببخشند و از همه بدتر این شهر به سرعت رشد کرده و در ساخت خانههای آن دقت زیادی به بخش آمادگی در برابر زلزله نشده است. در سال 2010 مسئولان ایرانی تسهیلات مالی زیادی قرار دادند تا 5 میلیون نفر را از تهران خارج کنند، اما این شهر هنوز بزرگ است و خطر زلزله در این شهر زیاد."
در رابطه با راهکار تغییر پایتخت برای کاهش پیامدهای زلزله ناطقی الهی در خبرآنلاین عنوان کرده بود: "به نظر من اینکه دولتمردان فکر می کنند با بردن پایتخت به بیرون از شهر اتفاقی رخ می دهد درست نیست، چون کل نظام اداری و سیستم دولت حدود 4 میلیون نفر است و اگر این افراد از شهر خارج شوند مشکل دیگری ایجاد می شود؛ آنها خانه خود را در تهران نگه می دارند و فقط تردد می کنند. در ضمن اگر بخواهیم پایتخت را بشعاع 300 کیلومتری تهران ببریم، همه آنها مناطقی لرزه خیز هستند تحت تاثیر قرار میگیرند. یعنی اینکه می گویند سمنان می تواند پایتخت شود اشتباه است. تنها پهنه ای که از لحاظ تاریخی تا الان در آن زلزله های کمی داشتیم اصفهان است، آنهم نزدیک شهرکرد است که همیشه در آن زلزله می آید. یعنی اگر در اصفهان زلزله ای نداشتیم به اين معنا نیست که آنجا منطقه لرزه خیزی نیست بلکه به این معنا است که مثل کوبه ژاپن ممکن است به شکل ناگهانی در آن زلزله بیاید."
تایمز در ادامه گزارشش نوشته: "شانس 90 درصدی برای آمدن زلزله بیش از 6 ریشتر در تهران وجود دارد و به علت مکان این شهر و ساخت و ساز ضعیف در آن زلزلهای با این قدرت هم میتواند برای تهران ویرانگر باشد."
در این باره ناطقیالهی میگوید: "بر اساس مطالعات آماری زلزله تهران بیش از 7 ریشتر قدرت دارد."
پس از زلزله کاتماندو نپال، روزنامه هافینگتون پست هم در گزارشی از خطر زلزله در استانبول، پورتلند، جاکارتا و تهران هشدار داد. در این گزارش استاد زمینشناسی دریایی و ژئوفیزیک در دانشگاه اورگان در رابطه با شرایط ایران گفته بود: "مناطقی مانند استانبول و تهران هم به دلیل ساختوساز با استاندارد ضعیف در شرایط خطرناکی قرار دارند."
ناطقیالهی در رابطه با استاندارد ساختمان ها در ایران میگوید: "تمام مسئله شهرداریها در ساخت و ساز، قسمت معماری ساختمان است، با اینکه اصل موضوع اسکلتی است که باید ساختمان را نگه دارد. ما در هیچ جایی در شهرداری به چنین قسمتی توجه نمیکنیم چون میگویند مهندس نظام مهندسی زیر نقشه ساختمان را امضا کرده. ولی اینجا دو مسئله وجود دارد؛ یکی اینکه شاید مهندس در محاسباتش اشتباه کرد و یا به دلایل مالی که امروز برای جامعه حساس است، توسط کارفرما برای مهندس اجبار شده تا از المان های ضعیف تر استفاده کند. ما چنین مسئلهای را باید کجا کنترل کنیم؟ بدتر از این هم وجود دارد؛ گاهی نقشه و طراحی سازه کاملا درست اما وقتی اینها به دست مهندس پیمانکار میرسد کل برنامه خراب میشود."
همچنین علیرضا سعیدی، دبیر جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران درباره شباهت زلزله تهران با کاتماندو نپال معتقد است: "آنجا وقتی گسل فعال شد، در سطح شهر کاتماندو که پایتخت بود، نه فقط یک منطقه بلکه مناطق مختلف بنا به جنس خاکی که داشتند و در جایی که قرار گرفته بودند مانند شیب، کنار رودخانه ها، جنس خاک، ماسه ای یا رس بودن آنها و بنا به آنچه که وجود داشت در آنجا تخریب داشتند. یعنی لکه های پراکنده تخریب در سطح شهر داشتند. در تهران هم اگر بنا باشد گسلی فعال شود قرار نیست یک گوشه ای از آن تخریب شود احتمال دارد این پراکندگی در کل سطح شهر اتفاق بیفتد. اما نکته ای که وجود دارد این است که قرار نیست تیمی که در این پوزیشن وارد شد و کار را مدیریت کرد در صورتیکه زلزله تهران هم اتفاق بیفتد آنها حادثه را مدیریت کنند."
پیش از این در سال 2009 هم تایمز گزارشی از زلزله احتمالی تهران نوشته بود، تایمز در این گزارش خود نوشته است: "همه ایران در منطقه زلزله خیزی قرار دارد و این کشور تاکنون فجایع شدیدی را تجربه کرده است. آخرین بار در سال 2003 زلزله 6.8 ریشتری در بم منجر به مرگ 30 هزار نفر شد ولی زلزلهای مشابه با بم در تهران به یک فاجعه غمانگیز تبدیل میشود."
استاد پژوهشگاه زلزله شناسی در رابطه با پیامدهای این زلزله گفت: "در سناریو شب با فرض 10 میلیون جمعیت شبخواب ما 4.5 میلیون کشته و 1.5 میلین زخمی خواهیم داشت، حال که جمعیت 16 میلیون با حواشی شهر است، این مقدار افزایش پیدا می کند."
تایمز در ادامه گزارش در این رابطه نوشته است: "از سوی دیگر بر خلاف شهرهایی مثل سانفرانسیسکو و توکیو در تهران نسبت به ساختوساز سهلانگاری زیادی شده است و بعد از زلزلهای شدید بسیاری از خانهها در ایران به تلههای مرگ تبدیل میشوند. پیش از این وزارت بهداشت ایران تخمین زده بود که یک زلزله 7 ریشتری 90 درصد بیمارستانهای تهران را تخریب میکند."
گفتنی است تایمز در این گزارش اندونزی، توکیو و لس آنجلس را به عنوان دیگر مناطقی که خطرناک هستند، نام برد.
دکتر بیلهام استاد دانشگاه کلرادو چندی پیش در نیویورک تایمز تخمین زد که زلزله 7 ریشتری در تهران منجر به مرگ 1 میلیون نفر میشود. او همچنین پیشبینی کرده است که چنین زلزلهای در استانبول منجر به مرگ 30 تا 40 هزار نفر می شود.
بیلهام که دهها سال بر روی زلزلههای بزرگ مطالعاتی انجام داده میگوید با افزایش جمعیت تا اواسط این قرن حدود 2میلیارد نفر با یک سلاح ناشناخته کشتار جمعی مواجه میشوند: خانهها، برج ها....