شنیدن خبر افزایش میزان بخشش محکومان به قصاص از سوی مردم، برای هر انسانی خبر خوشحالکنندهای است اما به نظرم شرایطی که پیشرو داریم بهگونهای است که باید مراقب افراط و تفریط در این زمینه بود.
موضوع بخشش، همواره موضوع پیچیدهای بوده چراکه تفکیک مجرمان، تفکیک علتهای مجرمانه و درنهایت انتخاب میان دو واژه «بخشیدم» یا «نبخشیدم» انتخاب میان مرگ و زندگی و از سوی دیگر انتخابی میان آیندهای آرام یا آیندهای ناامن است.
از آنجا که انتشار خبرهایی اینچنینی ممکن است به ایجاد یک جو احساسی در جامعه کمک کند تا برای مجرمان امکان بیشتری برای بخشش به وجود آید میخواهم به اولیایدم، پیش از هرگونه تصمیمگیریای، دو نکته را یادآور شوم:
همه مجرمان و همه جرمها را نمیشود بخشید؛ جرمهایی که با انگیزه آگاهانه و از روی عمد صورت میگیرد، در صورت بخشش ما، پیامدهای غیرقابلانکاری خواهند داشت، شنیدهام که خانم آمنه بهرامی پشیمان شده بود از بخشیدن مجرمی که صورتش را با اسید نابود کرده بود.
نکته دوم اشاره مستقیمی به همان جلوگیری از احساساتیشدن فضا و جلوگیری از بخششهایی است که ما در زمینه آن جرم، آگاهی عقلانی نداریم، چراکه برخی از مجرمان اگرچه خانوادهای را دچار ضایعهای کردهاند اما در واقع با جرمشان، حرمت یک مفهوم را خدشهدار کردهاند. خیلی بحث پیچیدهای است.
در چنین شرایطی که مردم با گسترش میزان بخششهای خود، ترویج فرهنگ انسانی را در جامعه خواستار شدهاند، دولت هم میتواند بهجای درگیر شدن در این موضوع، سعی کند زمینههای کاهش جرم را پدید آورد که به نظرم مهمترینش در این بههمریختگی اقتصادی، انتشار و انعکاس فوری موضوعات مجرمانه است تا تمام جامعه در یک حرکت ملی از آن جرم ابراز انزجار کند.
انتشار اخبار فوری فسادهای اقتصادی، بازتاب مردمی جامعه را بههمراه خواهد داشت و کلاف سردرگم جرائم بههمپیوسته را از هم میگشاید و زمینه بروز مجدد آن جرمها را به حد کافی کاهش خواهد داد؛ در این شرایط است که میتوان از شنیدن خبر افزایش میزان بخششها در جامعه چندینبرابر بیشتر خشنود شد.