در اینکه این سالهای اخیر، عید آن رنگ و بوی قدیم را ندارد هیچ تردیدی نیست، اما عید امسال به گونهای دیگر است. قیمتهای سرسامآور اجناس و خوراکیها باعث شده تا عید امسال، هرچه بیشتر و بیشتر رنگ و بوی سالهای پیش خود را از دست بدهد...
در همین مورد بد ندیدیم با چند تا از همشهریان گپوگفتی داشته باشیم.
قیمتها خیلی بالاست
خانم مختاری ٥٠ ساله است.
او میگوید: با وجود اینکه تا عید چیز زیادی نمانده اما تابه حال هیچ خریدی انجام ندادهام. قیمتها خیلی بالاست و فکر میکنم حتی نصف سال قبل هم نتوانم خرید کنم.
عید، دلِ خوش میخواهد!
حسین نهاوندی ٨٣ ساله هم از قیمت اجناس خیلی شاکی است.
او میگوید: عید کجا بود؟ عید دلِ خوش میخواهد. پول میخواهد. الان وضعیت مملکت را آن طور خراب کردهاند که هیچکس دل و دماغی برای عید ندارد. چند روز پیش گفتند گوشت آمده و ارزان میشود اما کو؟ از همان قدیم هم گفتهاند هر چه از حد بگذرد سر به رسوایی زند، الان شده وضعیت مملکت ما!
مجبوریم دو دستی بزنیم توی سرمان!
رسول احمدزاده ٦٣ ساله از اهالی آبادهطشک است و کنار ماشینش ایستاده.
از خرید عید که میپرسم با ناراحتی میگوید: گران است، گران. چند ساعت پیش بچهها را آوردهام شهر و برای خرید پیادهاشان کردهام اما همین الان زنگ زدهاند و میگویند جنسها آنقدر گران است که با پولمان چیز خاصی نمیتوانیم بخریم. ما هم که کاری از دستمان برنمیآید بجز اینکه دو دستی بزنیم توی سر خودمان! من یک بازنشسته تأمیناجتماعی هستم. شما بگویید با حقوق یک میلیون و دویست هزار تومان در ماه و خرج و مخارج امروزی، عیال و بچههایم چطور باید خرید کنند؟ باور کنید به همان نان خالی هم نمیرسانیم چه برسد به خرید عید. مجبوریم نخریم.قیمت اجناس سه بر ابر شده!
زهرا کریمی ٤٨ ساله هنوز هیچ یک از کارهای عید را انجام نداده. او با وجود اینکه بسیار به تمیزی اهمیت میدهد و هر روز جارو میکند و میشوید، اما باید ١٠ روز مانده به عید، یک خانهتکانی درست و حسابی انجام دهد.
خانم کریمی در مورد خرید عید میگوید: الان بسیاری از اجناس تقریباً سه برابر شدهاند. اگر پارسال قیمت یک مانتو ١٠٠ هزار تومان بود، الان ٣٠٠ هزار تومان شده است. به نظر من که اکثر مردم ثلث پارسال هم نمیتوانند خرید کنند.
عید رنگ و بویی ندارد!
خانم ل. م ٤٢ ساله ناراحتی اعصاب اکثر مردم را از بیپولی و بیکاری میداند.
او میگوید: مردم هر چه تلاش میکنند دخل و خرجشان با هم نمیخواند؛ عید هم که به جای شادی، برای مردم غم و غصه و شرمندگی میآورد. الان من ندارم حتی برای دخترم که دانشجوست یک کیف و کفش بخرم و شرمندهاش میشوم. خیلی از مردم با این قیمتها نمیتوانند میوه و شیرینی جلوی مهمانشان بگذارند و شرمنده میشوند. به نظر من عید امسال رنگ و بویی برای مردم ندارد.
نمیشود خرید نکرد...
بهزاد رنجبر ٥٠ ساله از اهالی روستای خواجهجمالی است و عقیده دارد با وجود گرانی اجناس، نمیشود خرید نکرد.
میگوید: خرید جنسها سخت است و واقعاً به آدم فشار وارد میکند اما چارهای نیست. مگر میشود جلوی مهمان، چیزی نگذاشت؟ الان اکثر افراد قید خیلی از خریدهایشان را میزنند اما رودربایستیاشان را درست میکنند.
پناه بر خدا!
«پناه برخدا! میوه کیلویی ٨-٧ هزار تومان و تخمه کیلویی ٤٠ هزار تومان شده! چه بلایی دارد سرِ مردم میآید؟»
اینها را زهرا علیمردانی ٤١ ساله میگوید. او که از قیمت زیاد اجناس واقعاً شاکی است، ادامه میدهد: دو سه ماه پیش لباس بچهها را خریدیم، گفتیم بلکه بتوانیم خوراکیهای عید را راحتتر بخریم اما الان هرچه حساب میکنیم باز هم کم میآوریم. من فکر میکنم امسال مردم اصلاً نتوانند آنطور که باید و شاید خرید کنند.
مردم در نان شبشان ماندهاند!
جمیله ٢٥ ساله از قیمت گوشت و مرغ خیلی شاکی است.
از عید که میپرسم میگوید: مردم در نان شبشان ماندهاند چه برسد به خرید عید! الان هر کیلو گوشت قرمز نزدیک به ١٠٠ هزار تومان است. قیمت جنسها هم که نسبت به سال گذشته دستِ کم دو سه برابر شده.
مردم را به خاک سیاه نشاندهاند!
«خدا از سر کسانی که باعث این مسائل شدهاند و مردم را به خاک سیاه نشاندهاند، نگذرد!»
اینها را جلیل ٥٤ ساله میگوید.
او که اصلاً از این وضعیت راضی نیست میگوید: مثلاً شبِ عید، شبِ جشن و شادی است اما کاری کردهاند که خیلی از خانوادهها شب عید غمباد بگیرند و از عید بیزار شوند. واقعاً چرا من و خیلی از پدر و مادرهای دیگر باید شب عید شرمنده زن و بچههایمان باشیم؟
من نمیدانم مسئولین حال ما را درک میکنند یا نه؟! میدانند نداری یعنی چه؟ میدانند شرمندگی یعنی چه؟ میدانند ناراحتی اعصاب یعنی چه؟ در خانههای گرم و نرمشان نشستهاند و میگویند قناعت کنید! باید پولی باشد که بشود با قناعت زندگی کرد یا نه؟ کدام عید؟ کدام شادی؟ دست به دل هر کس بگذارید خون است!
یک سال است و یک شب عید!
به خانمی برمیخورم که چند کیسه خرید در دست دارد و آنطور که میگوید نیمی از خرید عید را انجام داده.
میگوید: با وجود گرانی جنسها، نمیشود خرید نکرد. یک سال است و یک شب عید! به نظرِ من، مردم حتی اگر قرض هم کنند، خرید عید را انجام میدهند. چون بچهها این حرفها سرشان نمیشود. همین امسال دختر کوچکم با توجه به گرانی، ٨٠٠-٧٠٠ هزار تومان برای عید خرید کرده. نمیشود و ندارم هم سرش نمیشود. شاید هم تقصیر از خودمان باشد که بچههایمان را بد تربیت کردهایم!
دوست داریم بخریم اما نمیشود
زینب شبانی ٤٨ ساله هم از گرانی می نالد.
از خرید عید که میپرسم میگوید: خودم و شوهرم مریضیم. پول دوا و دکتر نداریم چه برسد به خرید عید. دوست داریم بخریم اما وقتی نمیشود، چه باید کرد؟ کف دستی که مو ندارد را مگر می شود کند؟