یعقوب نعمت الهی*
"وطن یعنی اذان عشق گفتن
مهاجم را ز شهر خویش راندن
وطن یعنی هدف یعنی شهامت
وطن یعنی شرف تا بی نهایت ..."
خرداد در قاموس فرهنگ انقلاب شکوهمندمان ، نقطه ی عطفی ست که آبستن رویدادهای ارزشمند و به خاطر سپردنیست ... از آغازین روزهایش که به سالروز فتح الفتوح آزادی خرمشهر زینت میابد و ایام اوسطش گرامیداشت ارتحال معمار کبیر انقلاب و برافروزنده ی شعله ی قیام دلاورانه ی 15 خرداد 42 که بسترساز حماسه های عرصه ی 8 سال دفاع دلاورمندانه در مقابل حملات ددمنشانه ی خصم زبون و ایادی مذموم؛ به اواخر این ماه که میرسیم عطر شهادت دکتر چمران، بزرگمرد صحنه ی جنگهای چریکی و از اولین مدافعان حریم و حرمت اسلام ناب محمدی در ماورای مرزها، مشام خاطره را مینوازد و دفتر خرداد را می بندد، اما فصل فصل کتاب انقلاب هنوز متاثر از رشادتها و شهامتهایی است که پاسداری از یگانه آموزه ی فرهنگ انقلاب ؛ ایثار و شهادت را اوجب واجبات شمرده تا آنجا که روح عجین شده با مکتب عشق و ایثار را به ماورای مرزها می کشاند و اخلاص ایمان را به جلوه ی ظهور میرساند.... براستی چنین ارمغانی تحفه ی چه مکتبی غیر از حسین است که تحریف و تغیر نیافته و تعبیر به غیر نگشته است؟!
نام رشادت که برده می شود لاجرم مرغ خیال بال پرواز می گشاید به آسمان خرمشهر و خاطره ی همیشه جاوید، سردار سرافراز ، فرمانده ی مخلص سپاه پاسداران خرمشهر، شهید محمد علی جهان آرا، که مبارزات و هدایت حرکتهای مردمی و بسیج نیروهای نظامی اش ، شالوده و اساس قهرمانیها و ایستادگیها بود، هر چند وجود آسمانیش شاهد نصر علیم فتح خرمشهر نگشت و به فوز عظیم شهادت نائل آمد اما شرح شجاعتهایشان همواره ورد زبان عزیزانیست که صادقانه خلق حماسه های خونین شهرهای ایران اسلامی را در گرو حضور ایشان و همسنگران عزیزش می دانند.
هنوز مشام خاطر رزمندگان دیروز با ترنم سرود " ممد نبودی ببینی ...." همان تصنیف زیبایی که محمد جهان آرا را در خاطر همسنگرانش زنده نگه می دارد با رسیدن به این ایام حلاوتی دیگر پیدا می کند و روحی دیگر در کالبدشان می دمد که انگار همین دیروز بود که بعد از 34 روز نبرد بی امان ، ساعت 2بعد ازظهر سوم خرداد 61 ، خونین شهر توسط نیروهای ارتش به فرماندهی شهید صیاد شیرازی و نیروهای سپاه پاسداران به فرماندهی حاج محسن رضایی طی عملیات طاقت فرسای بیت المقدس با رمز یا علی بن ابیطالب از لوث دشمن متجاوز منزه گردید و 5038 کیلومتر مربع از خاک پاک میهن، هویزه ، پادگان حمید و جاده ی اهواز- خرمشهر به اختیار رزمندگان غیور اسلام درآمد.
فتح خرمشهر،فتح خاک نبود که فتح ارزشها و بازپس گیری حرمتهایی بود که ناخواسته در هجوم نامردیهای نامردمان امان ایمان را به مخاطره انداخته بودند و خواب را بر فرزندان پاک سرشت و پاک نهاد میهن اسلامی حرام .....
برگ برگ کتاب انقلاب ، وصف رشادت است و شرح شهادت و هر چه در امواج این بحر خروشان غوص رفته و غوطه میخوریم،عظمتش را احساس و برکتش را در پوشیدن جامه ی جهاد در دفاع از حرمین شریفین چه خالصانه شاهد می شویم.
همان دانش آموختگانی که فرهنگ عاشورا ، را از سال60 هجری همنوای یاران حسین ، سینه به سینه حفظ نموده و در مسیر استیلای آرمان مکتب ناب محمدی ادای تکلیف به ساحت مقدسش نموده، جامه ی دفاع را احرام بسته و الهم لک لبیک گویان به پاسداری از حرمت حرمین میشتابند ....
سبحان الله پروردگاری که بندگانش را شایسته ی چنین آزمودنی دانسته و لایق چنین فیضی ....
الحمدلله رب العالمین
* جانباز دوران دفاع مقدس