ما هم از این نقطه نظر شروع میکنیم و عقیده داریم که این تحریمهای متاسفانه بر روی شرایط اقتصادی جامعه تاثیر منفی گذاشته است و در این مورد جای هیچ مناقشهای نیست. اما بعضی از مدیران ما از جمله رییس دولت بنفش رنگ از این تاثیر تحریمها برای خودشان یک پناهگاه را ساختند که در پشت آن بی لیاقتی مدیریت خودشان را از چشم مردم مخفی میکنند و به اشتباه آدرس کاخ سفید را به مردم میدهند. اگرچه از رییس دولت بنفش رنگ انتظار زیادی نداریم و این گونه حرفهای همانند مابقیه سخنان قبلی از پایه و اساس محکمی برخوردار نیست، اما این آقایان در دنیای سیاست تبدیل به برده و زندانی شده اند و برای نجات خودشان هر روز باید بیشتر بردهای کنند و ما هم دعا میکنیم که این آقایان هنوز از زندان سیاست آزاد نشود و طمع واقعی انسانیت و دیندار بودن را احساس نکنند.
اما بعد از این مقدمه کوتاه آیا میتواند از این تاثیر گذاشتن نتیجه گیری کرد که علت و سبب این وضعیت در ایران تحریمهای آمریکاست؟ آیا بین تحریمها آمریکا و شرایط موجود در ایران یک نسبت منطقی وجود دارد؟ مجددا باید تکرار کنیم که ما قصد نداریم که تاثیرگذاشتن تحریمهای آمریکا را انکار و نفی کنیم، بلکه میخواهیم علت و سبب این تاثیرگذاشتن تحریمهای آمریکا را بررسی کنیم. ما بین دو کلمه "تاثیر و نسبت" باید تفاوت قائل شویم، زیرا این دو کلمه در بسیاری از امور سیاسی و اجتماعی متاسفانه باعث عدم درک و فهم صحیح در بین افراد اعم از دانشگاهی و غیر دانشگاهی شده است.
کلمه "تاثیر" یعنی مجموع عوامل بر روی یک پدیده میتوانند اثر داشته باشد، اما از ثاتیر یک عامل نمیتوان علت و سبب یک مسئله را توجیه کرد. به عنوان مثال در مورد آفرینش انسان خیلی از عوامل تاثیر دارد، از جمله عوامل مادی اعم از کیفیت روابط جنسی، کیفیت اسپرم، عدم استرس، و عوامل غیر مادی از جمله اراده خدا و غیره. در واقع ما برای آفرینش انسان هم علت مادی نیاز داریم و هم علت غیر مادی، ولی هر دو آنها تاثیر دارد. اگرچه ما علت مطلق جهان را خداوند میدانیم، ولی در اینجا مسئله مورد نظر علت مطلق نیست، بلکه تاثیر یک عامل در آفرینش انسان است. به عنوان مثال خیلی از زنان و مردان در جامعه هستند که باوجود اینکه شرایط مادی برای آفرینش انسان دارد، ولی هنوز نتوانستند انسانی را خلق کنند، در اینجا منظور از میل نداشتند زن و مرد نیست بلکه هر دو آنها میل و تمایل دارند و علت مادی هم فراهم است، ولی به نتیجه نمیرسند، زیرا عوامل دیگر از جمله اراده و میل خداوند لازم و ضروری است که آفرینش انسان تحقق پیدا کنند. در واقع از کلمه تاثیر نمیتواند "نتیجه گیری" کرد و علت و سبب یک پدیده را بیان کرد.
اما کلمه "نسبت" در واقع علت و سبب بوجود آمدن یک پدیده را مورد بررسی قرار میدهد. به عبارت دیگر کلمه نسبت علت و سبب موضوع را روشن میکنند. به عنوان نمونه ما در علم ریاضی میگوییم اگر ۲ به علاوه ۲ کنیم به ما عدد ۴ را میدهد. در اینجا نسبت بین عدد ۴ و جمع کردن ۲ به خوبی روشن است و وقتی ما دو عدد ۲ را جمع کنیم فوری به ما عدد ۴ میدهد. یعنی علت عدد ۴ را در جمع کردن دو عدد ۲ میدانیم و این یک نسبت منطقی است و نمیتوان بیرون از این نتیجه چیز دیگری را انتظار داشت، در نتیجه علت عدد ۴ به خاطر وجود جمع کردن دو عدد ۲ بود؛ بنابراین کلمه نسبت ارتباط منطقی و علت پدیده را بیان میکند.
اما پس از روشن کردن دو کلمه "نسبت و تاثیر" باید به سهم تحریمهای آمریکا در وضعیت ایران بپردازیم. در این موضوع بین تحریمهای آمریکا و شرایط موجود نسبت منطقی وجود ندارد، به عبارت دیگر نمیتوانییم نتیجه گیری کنیم که علت و سبب اصلی شرایط موجود بخاطر تحریمهای آمریکاست و اگر این سخن را بگوییم باید سوال کرد که اگر علت شرایط ایران بخاطر تحریمها آمریکاست پس مدیران ما در جامعه چه نقشی دارند؟ چه وظیفهای دارند؟ چرا مدیران ما کاری انجام نمیدهند؟ اگر مدیران آمریکا اینقدر توانا و قدرتمند هستند که با اعمال تحریمها شرایط کشور ما را تغییر میدهند، پس چرا مدیران ما توانا نیستند؟ اگر علت این شرایط موجود تحریمها آمریکا باشد پس ما استقلال و حق تعیین سرنوشت کشور را از دست داده ایم، زیرا یک نفر به نام ترامپ در آمریکا برای ما سرنوشت و شرایط موجود را تعیین میکنند؛ بنابراین اگر جامعه دانشگاهی و رییس دولت بنفش رنگ بخواهند از آمریکا چهره ظالم و جنایتکاری را نشان بدهند مسلما چهرهای از عدم توانایی، عدم لیاقت مدیران ما و سلب کردن حق سرنوشت و استقلال کشور را نشان خواهند کرد.
بعضی ازمدیران متاسفانه فکر میکنند که هر چه از آمریکا چهره منفی نشان بدهند میتوانند نظر افکار عمومی جامعه به خودشان جلب کنند، اما این مدیران از این طرف سکه سقوط خواهند کرد و چهره ضعیف، بی لیاقتی خودشان را نشان خواهند کرد. در واقع جامعه دانشگاهی ما و مدیران جامعه متاسفانه میخواهند از کلمه نسبت مسئولیت خودشان را در قبال جامعه سلب کنند و چهره مظلومیت از خودشان را نشان دهند، اما ما به این عزیزان توصیه میکنیم که شما با این کار صرفا یک تصویری منفی از خودتان به جهان نشان خواهید داد و اگر حرف این عزیزان درست باشد و واقعا علت اصلی مشکلات ما تحریمها آمریکا باشد باید از این عزیزان سوال کرد که چرا شما جامعه دانشگاهی و مدیران دولت تدبیر و امید جامعه را به شرکت در انتخابات توصیه میکنید؟ وقتی علت اصلی مشکلات ما تحریمها آمریکاست پس فلسفه بودن و نبودن شما مدیران و جامعه دانشگاهی چیست؟ خودتان میگوید که بین شرایط موجود و تحریمهای آمریکا نسبت منطقی وجود دارد، پس شماها هیچ نقشی ندارید و بودن و نبودن شماها مهم نیست، زیرا چه شماها باشید و چه نباشید علت اصلی شرایط موجود تحریمهای آمریکاست.
اما ما تاثیر تحریمهای آمریکا بر روی شرایط موجود ایران را قبول داریم، ولی برخلاف دیگران نگاه تک بعُدی به موضوع نداریم، بلکه عقیده داریم که در کنار تحریمهای آمریکا مسلما عوامل دیگر از جمله سیاستها غلط اقتصادی، رانت و فساد اداری و عدم توجه به شرکتها و صنایع و تولیدات داخلی هم در بوجود آوردن این شرایط تاثیر دارند. به عنوان مثال همین چند روز گذشته مشکل دست فروشان شهر سنندج را مشاهده کردیم و مدیران ما اعم از استاندار و شهردار بی لیاقتی خودشان را ثابت کرده اند و این سیاستها غلط و بی توجهی به وضعیت اقتصادی قشر دست فروشان نشان داد که در مرحله اول ریشه مشکلات جامعه نه در آمریکاست بلکه در خیابان پاستور تهران و خیابان استانداری شهر سنندج است. در این وضعیت اعضای شورای اسلامی شهر سنندج با سکوت خودشان نشان دادند که بیشتر نماینده دولت تدبیر و امید هستند تا نماینده مردم شهر سنندج.
مختار سلیمانی