به گزارش تابناک کردستان، «درآمد سرانه در کردستان کمتر از نصف میانگین درآمد سرانه در کشور است»؛ این جمله را بارها مدیران ارشد اجرایی استان در سالهای اخیر بر زبان آوردهاند و از قضا همین یک جمله کوتاه، پرده از بسیاری حقایق درباره وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم کردستان برمیدارد.
طبق خبر منتشره در یکی از رسانههای استان و البته در صوت صحت آن، یکی از مسئولان کردستان، چهارشنبه هفته گذشته در جلسهای، به مواردی از هزینهکردها در کردستان به مناسبت سفرهای وزیر و معاون وزیر اشاره کرده که گمان میرود برای یک ناظر عادی تکاندهنده و برای کسانی که درآمد ماهیانه آنها تنها یارانه واریزی از سوی دولت است قطعاً در حد یک فاجعه است!
اجاره یک هلیکوپتر با 126 میلیون تومان برای سفر یک وزیر به کردستان؛ برپایی مهمانی 120 میلیونی برای معاون وزیر در یک مهمانسرا و هزینههای ۳۰۰ هزار تومانی برای هر نفر؛ اهدای تختهنرد 3 میلیون تومانی به وزیر!
اگرچه ممکن است همین امروز و پس از تقریر سطور حاضر، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل استانداری کردستان به مانند موضوع ضیافت افطاری به میزبانی استاندار کردستان در هتل اسپیناس پالاس تهران، دست به قلم شود و مرقوم کند هرآنچه در چند فقره مورد اشاره در این مقال، هزینه شده، از جیب شخص استاندار یا معاونانش و یا مدیران زیرمجموعه همان وزیر یا معاون وزیر در استان بوده و پرداختی در این رابطه از بیتالمال صورت نگرفته است اما بعید است چنین اقدامی هم سبب شود که رسوب فکری آزار دهنده از این ریخت و پاش در وضعیت کنونی اقتصادی و گرفتاری معیشتی اکثریت اقشار آسیب پذیر کشور و بالاخص استان از اذهان زدوده شود، بنابراین شایسته است طبق برخی مواد منشور حقوق شهروندی که رئیس همین دولت ابلاغ کرده، به برخی سؤالات در این باب در جهت تنویر افکار عمومی پاسخ داده شود.
بهتر نبود به جای هزینه 126 میلیون تومان از کیسه نحیف مردم کردستان برای اجاره هلیکوپتر، آن وزیر به صورت زمینی در جادههای استان جابجا میشد تا چنانچه تحت تأثیر جادههای غیراستاندارد و آسیبزای کردستان تصادفی هم در این جابجایی روی میداد و خدای ناخواسته جان وزیر هم در راه انجام وظیفه گرفته میشد کمترین بهره امر برای مردم استان این باشد که بالاخره دولتمردان آنچنان که باید متوجه وضعیت اسفبار جادههای استان شده و برای اصلاح وضع موجود، دست به اقدام عاجل بزنند؟ خون جناب وزیر که رنگینتر از خون صدها زن و مرد و کودک بیگناه که سالانه در جادههای کردستان قربانی میشوند نبود، بود؟
مهمانان آن ضیافت 120 میلیون تومانی چه کسانی بودهاند که برای هر کدام از آنها 300 هزار تومان از پول بیتالمال هزینه شده است؟ نکند دولت قصد دارد بگوید مهمانان ویژهخوار، خودشان از جیب مبارک هزینه را پرداخت کردهاند؟
و اما چند روزی هست از هرکس سؤال میکنیم نمیداند پرداخت 3 میلیون تومان برای خرید تختهنرد برای جناب وزیر از کدام سرفصل بودجهای انجام شده است؛ اگر ممکن است دولت در این باره برای کسانی که آنها را «کاسبان فقر» میداند روشنگری کند.
همه آنچه در این نوشتار آمد بهانهای بود برای یاد کردن از نمایندگان مردم کردستان در مجلس؛ همان نمایندگان «غمنامه»خوان! راستی این جماعت احساس نمیکنند باید در عمل به وظایف نظارتی، موضوع این هزینهها را دنبال کنند؟ نکند برای پیگیری این موضوع هم از مردم سند میخواهند؟
یک پیشنهاد به نمایندگان شاید بد نباشد! برای اینکه هم نمایندگان استان کاری کرده باشند و هم دولت خوشش بیاید، بروند و از مسئولی که دست به افشاگری زده، شکایت کنند!
این نمایندگان همیشه مدعی، به وضعیت اقتصادی مردم کردستان بیشتر از هر کسی آگاه هستند و لابد میدانند هستند افرادی که برای سیر کردن شکمشان زبالهگردی میکنند و در این حال و جلو چشم آنها 3 میلیون تومان پول این مردم صرف خرید تختهنرد برای وزیر میشود!
به قول زنده یاد «سلمان هراتی»، شاعر معاصر، نمیدانم «چطور میتوان میان این همه تفاوت، بیتفاوت ماند؟».