رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان در جلسهای که عنوان «هماندیشی رسانه و توسعه» برای آن انتخاب شده، درآمد سرانه هر کردستانی را 50درصد درآمد سرانه کشور عنوان کرده و بدون ذکر مصداق، بخشی از دلیل کمک به تشدید این روند را رفتارهای ضد توسعهای مردم! خوانده که اتهامی به دور از انصاف به نظر میرسد.
به گزارش تابناک کردستان، اگر کسی ادعا کند آنچه اکنون به عنوان «توسعه کردستان» در میان مردم و مسئولان استان مطرح است در واقع همان مطالبه رئیس جمهور از عبدالمحمد زاهدی در جلسهای است که وی در آن به عنوان نماینده عالی دولت «تدبیر و امید» در کردستان منصوب شد و روحانی آن مطالبه را در عبارت «از شما کردستانی آبادتر میخواهم» خلاصه کرد، این ادعا برای بسیاری از افراد جامعه میتواند قابل پذیرش باشد.
دولت حسن روحانی از 12 مرداد 92 برای مدت 1460 روز سکان هدایت قوه مجریه را در کشور به دست گرفت و حالا بیش از 900 روز از عمر این دولت گذشته و کمی بیشتر از یک سال از دوره زمامداری روحانی و تیمش باقی نمانده است.
یک امر طبیعی و مورد انتظار از افراد ساکن در جامعهای پویا و مطالبهگر آن است که اکنون از دولتمردان در کردستان بپرسند حاصل آنچه «تدبیر» کرده بودید چیست؟ و آنچه ما باید در عمر کوتاه باقی مانده از دولت شما به آن «امید» ببندیم چه امر مشخص و قابل لمسی است؟
پرواضح است اگر دولتی که زمام امور اجرایی کشور را به دست گرفته، در طول دوره کاری خود نتواند انتظارات را ـ که برخی از آنها به واسطه وعدههای از پیش داده شده به مردم شکل گرفتهاند ـ برآورده کند قطعاً با واکنش منفی مردم نسبت به عملکردش روبرو خواهد شد.
اگرچه مقصود این مقال بررسی وعدههای بر زمین مانده و عملی نشده دولت به مردم کردستان نیست و گفتنیهای بسیار در این باره به بعد موکول میشود اما نگاهی به سخنان «رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کردستان» در جلسهای که عنوان «هماندیشی رسانه و توسعه» برای آن انتخاب شده ناگزیر ذهن را درگیر مواردی میکند که ممکن است سبب آن امری شده باشد که بهرام نصراللهیزاده از آن به عنوان «تنفر شدید از دولت» ـ تأکید میکنیم دولت و نه نظام ـ یاد کرده است.
مطابق خبری که در پایگاه اطلاع رسانی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کردستان منعکس شده، نصراللهیزاده در جلسه یاد شده صراحتاً از بزرگترین مانع و چالش توسعه کردستان سخن به میان آورده و اظهار کرده: «بزرگترین مانع و چالش توسعه استان این است که ما همه چیز را از نهاد دولت میخواهیم و این یک پارادوکس است که علیرغم وجود تنفر شدید از دولت، در عین حال همه مفاهیم توسعه از دولت خواسته میشود».
نصراللهیزاده، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان است و حتماً با اشراف به مسائل و مشکلات استان، بزرگترین مانع و چالش توسعه کردستان را با کمک سایر دولتمردان در این استان احصاء کرده و آن را به اطلاع عموم رسانده است اما موضوعی که در سخنان وی دارای ابهام است و در نگاه نخست دو نوع برداشت میتوان از آن داشت، لفظ «ما» در عبارت «ما همه چیز را از نهاد دولت میخواهیم» است چرا که این «ما» در ادامه سخنان وی میتواند محل بحث باشد.
برداشت نخست؛ اگر مقصود رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان از «ما» کسانی است که وی و همفکرانش آنها را به عنوان اهالی «رسانه» در کردستان میشناسند باید گفت آنهایی که به عنوان فعالان رسانه میشناسید یا احیاناً به شما معرفی شدهاند، نه همه فعالان رسانه بلکه بخش بسیار اندکی هستند بنابراین لازم است به عرض برسانیم اینکه شما از طرف همه اهالی رسانه بگویید «همه چیز را از نهاد دولت میخواهیم» نه درست است و نه حداقل بخشی از فعالان رسانه به شما اجازه میدهند در مقام نماینده یا سخنگوی آنها اظهار نظر بفرمایید.
برداشت دوم؛ آنچه واضح است اینکه مردم در معنای عام، مطالبهگران اصلی توسعه هستند و به درست یا نادرست، اغلب آنها درخواست خود را در زمینه توسعه از «دولت» مطرح میکنند که در اینجا هم، هرچند شما قبل از اینکه یک مقام دولتی باشید جزو همان مردم هستید و طبیعتاً میتوانید مطالبه داشته باشید ولی سوال از جنابعالی این است که از چه طریقی و با کدام مکانیسم از نظر مردم اطلاع پیدا میکنید و به جای آنها سخن میگویید؟ آیا به جمعیت آماری نمونه دسترسی دارید یا به صورت رندوم از «مردم» نظرسنجی میکنید و سپس به وکالت از آنها اظهار نظر میفرمایید؟
اما بخش دوم سخنان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان در همان پاراگراف را(آنجا که موضوع تنفر شدید از دولت را مطرح کرده) بدون اینکه از وی نشانهای مطالبه کنیم، میپذیریم چرا که این مقام دولتی، هم از اردوگاه همفکران دولت یازدهم و هم از مدیران ارشد این دولت در کردستان است و حق دارد چنین مسائلی را به جامعه منعکس کند البته بسیار مشتاق بودیم بدانیم با چه استدلالی میگویند در استان از دولت «تنفر شدید» وجود دارد؟! مگر مردم همین استان و مشارکتکنندگان در انتخابات 92 نبودند که بیش از 70 درصد آرای خود را به نام «حسن روحانی» در صندوقها ریختند؟ حال چه واقعهای روی داده که «تنفر شدید» از دولت شکل گرفته است؟
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان در بخش دیگری از سخنانش گفته «درآمد سرانه هر کردستانی 50 درصد درآمد سرانه کشور است»، ولی در کمال تأسف بخشی از دلیل کمک به تشدید این امر را رفتارهای ضد توسعهای مردم! عنوان کرده و لابد وی دلیلی برای آنچه رفتار ضد توسعهای مردم کردستان عنوان کرده دارد، ولی شاید بر این امر واقف نباشد که آگاهی این مردم به آن حدی از بلوغ رسیده که این سخنان را تنها فرار به جلو تلقی کنند؛ کمترین انتظار از جناب نصراللهیزاده آن بود که به طور مشخص معلوم کند کدام رفتار یا عمل مردم کردستان از دیدگاه وی یا سایر دولتمردان، ضد توسعه بوده است؟ اینکه رفتار دولت در کردستان ضد توسعه است حتماً رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان بهتر میداند اما اینکه کدام رفتار مردم را ضد توسعه میداند نیاز به توضیح دارد.
نصراللهیزاده در ادامه سخنان خود حوزه گردشگرپذیری را مثال زده و نگرشهای حاکم در کردستان در این حوزه را ضد توسعه عنوان کرده است، جالب آنکه حوزه گردشگری همان حوزهای است که رئیس دولت یازدهم در سفر تبلیغاتی خود قبل از انتخابات سال 92 و در مصاحبه با اصحاب رسانه در فرودگاه سنندج بر روی آن دست گذاشت و با اشاره به ویژگیهای استان کردستان در زمینه گردشگری گفت: این استان «میتواند قطب گردشگری باشد و به راحتی میتوان صنعت گردشگری را از طریق بودجههای مردمی و بخش خصوصی توسعه داد و اجرا کرد».
پرسش از این مدیر دولت یازدهم در کردستان آن است که شما و سایر مدیران استان عملاً چه کاری برای اجرایی کردن این ایده رئیس دولت انجام دادید و چه برنامهریزی برای جذب بودجههای مردمی و بخش خصوصی برای توسعه گردشگری داشتهاید تا وعده «دولت راستگویان» در زمینه توسعه گردشگری کردستان بر زمین نماند و حالا که کمی بیشتر از یک سال از عمر دولت شما باقی نمانده مجبور نباشید احیاناً برای سرپوش گذاشتن بر وعدههای عمل نشده دولت، اینگونه اظهار نظر کنید؟
سخن به درازا کشید ولی از کنار این بخش از سخنان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان که در آن جلسه گفتهاند که «اگر فرض را بر این بگیریم که دولت کاملا ایراد دارد و دولت ضد توسعه است بیائیم با تبیین توسعه در بخش عمومی فرهنگ مولد توسعه ایجاد کنیم» نمیتوان گذشت.
باید به این مدیر دولتی در کردستان یادآوری کرد که هرچند «در مثل مناقشه نیست» ولی مگر میشود دولت که به مثابه مؤثرترین سازمان سیاسی در قلمروهای مختلف زندگی اجتماعی و نیز در حوزه توسعه و سیاستهای توسعه، تأثیرگذاریهای غیرقابل انکاری دارد، ضد توسعه باشد و با فرض وجود چنین مصیبتی، فرهنگ مولد توسعه ایجاد کرد؟
و کلام آخر اینکه، جناب نصراللهیزاده و دیگر «کلید»داران دولت یازدهم در کردستان نباید فراموش کنند انتصاب آنها به عنوان یک مدیر در قوه مجریه برای حل مشکلات صورت گرفته است نه برشماری آنها و دور از انتظار است که یک دولتمرد تمایزی بین جایگاه خود با یک منتقد دانشگاهی قائل نباشد و به جای برعهده گرفتن مسئولیت کمکاریها و ضعفهای عملکردی دولت در پی فرافکنی باشد.